خاطرات نه سر دارند نه ته...
بی هوا می آیند تا خفه ات کنند...
می رسند گاهی وسط یک فکر...
گاهی وسط یک خیابان...
سردت میکنند...
رگ خوابت را بلدند...
زمینت میزنند...
خاطرا تمام نمیشوند...
تمامت میکنند...
shaghayegh
خیلی تنهام
احساس میکنم همه زندگیم یک نواخت شده!بدون هیچ هیجانی بدون هیچ ذوق و شوقی.....
دلم میخواد کلا زندگیمو تغییر بدم.اونجوری که دلم میخواد زندگی کنم بدون هیچ مخالفتی.
همه امیدم به آیندمه...آینده ای که برای رسیدن بهش لحظه شماری میکنم...دلم میخواد از تک تک لحظه های زندگیم بتونم لذت برم اما همیشه...
همیشه یه چیزی وجود داره که نمیذاره تو حال خوشت بمونی...خرابش میکنه!!
میدونم زندگی پستی بلندی داره...اما میخوام این پستی بلندیارو به حداقل برسونم...میخوام کاری کنم که بتونم به همه اون چیزایی که میخام برسم...
به همشون
موفق میشم...میدونم که موفق میشم...به قول ندا:من میتونم به همه آرزوهام برسم
shaghayegh